رویکرد شبکه کودک به حادثه تلخ شاهچراغ؛ از انتقادها تا عذرخواهی
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۸۷۱۱۳
گزارش زنده شبکه پویا از حادثه تلخ شاهچراغ که با انتقادها و هشدارهایی از سوی برخی خانواده ها، رسانه ها و کارشناسان حوزه کودک مواجه شد، حالا پس از گذشت حدود دو هفته از این اتفاق، با توضیح و عذرخواهی سرپرست شبکه کودک همراه شده است.
به گزارش ایسنا، در حالی که یادآوری تصاویر فاجعه خونبار شاهچراغ همچنان پس از گذشت چند روز از این حمله تروریستی، برای بزرگسالان هم غیرممکن است، شبکه پویا ـ شبکه ای که با تعریف مخاطب کودک شناخته می شود ـ گزارشی بحث برانگیز را در همان روزهای ابتدایی حادثه روی آنتن فرستاد که هشدارها و انتقادهای بسیاری را در پی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماجرا چه بود؟
شبکه «پویا» در آن روز به یکباره پخش کارتون ویژه کودکان را قطع کرد و گزارشی را از بیمارستان رجایی شیراز روی آنتن فرستاد. در این گزارش جزییات حادثه تروریستی برای کودکان بازگو و اینگونه بیان شد که در بین زواری که آمده بودند، دو کودک از ناحیه شکم و دیگری از ناحیه مچ دست آسیب دیدند که به لطف خدا و پزشکان حالشان خوب است اما متاسفانه پدر و مادر و برادر یکی از آن کوچولوها از دنیا رفتند!
انتقادها و هشدارها؛ ارائه جزئیات یک حادثه تروریستی برای کودک درست نیست
این رفتار رسانه ای بحث برانگیز در ادامه انتقادهایی را متوجه شبکه کودک و رویکرد صداوسیما در قبال مخاطب کودک کرد که ضرورت یادآوری این نکته را بار دیگر یادآور شد که «کودک آنچه را که میبیند یا میشنود باور میکند و توانایی تجزیه و تحلیل ذهنی این اطلاعات را ندارند در حالی که بزرگسالان میتوانند به کمک تجارب قبلی و تجزیه و تحلیل از خود مراقبت کنند، بنابراین حتما در روایت اخبار ناراحتکننده، حوادث خشونتآمیز و ... باید به سن مخاطب و میزان رشد شناختی او توجه کرد؛ چرا که ارائه جزئیات یک حادثه تروریستی که حتی برای بزرگسالان هم تکان دهنده است، برای کودکان با سادهترین نگاه دستاوردی جز احساس ناامنی و ترس نخواهد داشت.»
این جملات را الهه خوشنویس، روانشناس و فعال حقوق کودک به ایسنا گفته است.
و این اتفاق در حالی در رسانه ملی رخ داده که کشور ما پیماننامه حقوق کودک را امضاء کرده و این پیماننامه پس از تصویب در مجلس در حکم قانون است و لازمالاجراست اما مواد آن نادیده گرفته میشود.
مدیر شبکه کودک عذرخواهی کرد
اما پس از گذشت حدود دو هفته از این ماجرا، محمدصادق باطنی ـ سرپرست شبکه کودک ـ با انتشار متنی در صفحه شخصی خود، به ارایه توضیحی درباره پخش گزارش مرتبط با حادثه تروریستی شاهچراغ از این شبکه تلویزیونی پرداخت و عنوان کرد: از تمام دوستانی که در این ایام بنده و شبکه کودک را با نقدها، توصیهها و حتی توهینها خطاب قرار دادند ممنونم. همه را خواندم و بر دو دیده نهادم. حتی آنهایی که بیانصافی کردند و یک سویه نگریستند و ره به خطا رفتند.
وی عنوان کرد، شبکه کودک رسانهای امن برای تمام کودکان ایران عزیزمان بوده، هست و خواهد بود و در عین حال یادآور شد: در تمام بازهای که رسانههای مختلف مشغول نشان دادن تصاویر دلخراش حادثه شاهچراغ بودند، ما یک قطره خون، صدای شلیک گلوله و حتی تصویر آرتین روی تخت بیمارستان را هم به مخاطبان شبکه کودک نشان ندادیم.
این مدیر شبکه کودک مطرح کرد: ما در شبکه کودک تلاش میکنیم در عین حراست از امنیت کودکی کودکانمان به آنها بیاموزیم که نسبت به جامعه و وقایع پیرامونتان حساس باشید. گزارش ناپختهای که از شیراز پخش شد فاصله عمیقی با نیت و طراحی انجام شده داشت و با وجود اینکه در کانال نهال (و نه کانال پویا) پخش شده بود، حاوی واژههای نامناسبی برای کودکان بود که موجبات نگرانی برخی از خانوادهها را فراهم آورد.
باطنی اظهار کرد: بنده از این مخاطبان عزیز، عذرخواهی میکنم و به خانوادههای عزیزمان مجدد تاکید میکنم که شبکه کودک شبکهای زنده و در کنار شما خانوادههای ایرانی است و اگر خطایی از این شبکه سر زد با نقد و صبوری شما عزیزان روز به روز خود را بهبود میبخشد. اما آنچه این روزها برای اهالی شبکه کودک بسیار ارزشمند بود پویش «آرتین_کنارتیم» بود. پویشی که بیش از ۵۰ هزار کودک عزیز در آن شرکت کردند و برایمان نقاشی ارسال کردند و ما فقط تعداد اندکی را توانستیم از آنتن رسانه ملی پخش کنیم. شبکه کودک رسانهای امن برای تمام کودکان ایران عزیزمان بوده، هست و خواهد بود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: حادثه تروریستی شاهچراغ شبکه کودک حادثه تروریستی خانواده ها شبکه کودک برای کودک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۸۷۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار
خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که می شود همه ما به یاد معلمانمان می افتیم؛ خانوادهها از معلمان فرزندانشان تقدیر می کنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر می گیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.
در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه می دهند.
به بهانه روز زیبای معلم تلاش می کنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفتوگو داشته باشیم.
یکی از این دسته از معلمان که کمتر به آنها پرداخته و از آنان تقدیر می شود معلمان مدارس کودکان کار و کودکان اتباع است؛ کودکانی که شناسنامه یا خانواده ندارند؛ کودکانی که ناچارند چند روز در هفته کار کنند و یا کودکان اتباع؛ همگی از جمله کودکانی هستند که مدارس معمولی از ثبت نام آنها سرباز می زنند.
در چنین شرایطی مراکز و یا مدارسی با مجوز از وزارت کشور یا سازمان بهزیستی اقدام به ثبت نام این کودکان می کنند تا علاوه بر سواد آموزی این کودکان، از افتادن آنان به دام آسیب های اجتماعی هم تا آنجا که می توانند جلوگیری کنند.
شقایق راد یکی از این معلمان است که ده سالی است در مدرسه کودکان کار ارفک فعالیت دارد. او مدتی تدریس و سواد آموزی به زنان سرپرست خانوار را برعهده داشت و حالا چند سالی است به صورت ویژه معلم ابتدایی کودکان است.
معلمی کودکان در مقطع ابتدایی به تنهایی خیلی سخت است؛ آیا آموزش به کودکان کار سخت تر نیست؟
معلمی شغل سختی است اما من هیچگاه معلمی را به عنوان شغل نگاه نمیکنم؛ معلمی مسیری است که باید معلمان آن را انتخاب کنند. البته مسیری بسیار سخت است که چالشهای زیادی هم دارد اما در کنار همه سختیهایش لذتهایی دارد که تا معلم نباشید نمیتوانید لذتهای معلمی را لمس و تجربه کنید.
آیا تفاوتی بین معلمی برای کودکان تحت آسیب با کودکان معمولی وجود دارد؟
بله آموزش به کودکان تحت آسیب متفاوت است؛ با توجه به شرایط زیستی که این کودکان دارند درسها متفاوت است. در بسیاری از کتب درسی از نقش خانواده، محل سکونت و تاریخ تولد گفته میشود در حالی که کودک آسیب دیده حتی ممکن است شناسنامه نداشته باشد. ممکن است خانواده خوبی نداشته باشد و یا نداند حتی کجا به دنیا آمده است. ما با توجه به شرایط این کودکان کار و یا کودکان اتباع طرح درسهای منسجمی بر طبق کتب درسی رسمی کشور طراحی کردیم؛ هیچ مطلبی حذف نشده اما روش تدریس متفاوت از سایر مدارس است تا کودک با دیدن تصاویر و مطالب کتابهای درسی به فکر چیزهایی که ندارد نیفتد. کودکان باید بدون حسرت خوردن مفاهیمی همچون خانواده و هرم غذایی را بدانند. به عنوان مثال در کتب درسی هرم غذایی آموزش داده شده است؛ متاسفانه برخی از این کودکان بسیار کمتر از کودکان معمولی پروتئین مصرف می کنند؛ تلاش میکنیم به آنان بیاموزیم که از چه مواد غذایی استفاده کنند تا جایگزین گوشت بوده و منبع پروتئین باشد.
آیا شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار متفاوت است؟
شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار هم متفاوت است؛ مدارس عادی با هماهنگی خانوادهها بر حضور و غیاب کودکان در مدرسه نظارت دارند اما ما در مدارس کودکان کار با خانواده یا بستگانی از کودک مواجهیم که اصرار می کند که کودک بتواند کارش را هم ادامه دهد. ما ناچاریم با خانواده این کودکان به نوعی یک تفاهمنامه در روز ثبت نام امضا کنیم تا کودک سه روز در هفته بتواند در کلاسهای درس حاضر شود و سه روز دیگر را کار کند. دختران سه روز و پسران سه روز دیگر هفته در مدرسه حضور دارند و روزهایی که در مدرسه نیستند به سر کار میروند.
کودکان کار دانش آموز در مدرسه ارفک معمولاً چه کارهایی میکنند؟
بیشتر این کودکان دست فروش هستند و چیزهایی را میفروشند که متاسفانه خودمان هم در خیابان این دستفروشی را مشاهده میکنیم؛ تعدادی از این کودکان در کارگاههایی کار میکنند که چندان در دید عموم نیستند؛ کارگاههای خیاطی، تولیدی کیف و کفش و کارگاه های بستهبندی از جمله مهمترین این کارگاهها هستند؛ پسرهای بزرگتر هم در تعمیرگاهها مثل تعمیرگاههای ماشین یا کارگاه های صنعتی فعالیت میکنند. برخی از دختران هم در منزل مشاغل خانگی دارند. مشاغل خانگی سود کمی دارند و برای اینکه یک خانواده بتواند امرار معاش داشته باشد لازم است همه اعضای خانواده یک شغل خانگی مثل بسته بندی را انجام دهند.
چه طور خانواده یا بستگان کودک کار را مجاب میکنید که کودکشان تحصیل را ادامه دهد؟
در روز ثبت نام ما از خانواده یا بستگان این کودکان با یک فرم تفاهم نامه قول میگیریم که سه روز در هفته کودک حتماً به مدرسه بیاید و او را به کار نفرستند. البته این موضوعی است که برای کودکان اتباع متفاوت است زیرا کودکان اتباع ممکن است در یک زمانی ناچار شوند همراه خانواده مهاجرت کنند.
آموزش به کودکان کار اتباع چه تفاوتی با کودک کار ایرانی دارد؟
خوشبختانه بین آموزش به کودکان کار ایرانی و اتباع در ارفک تفاوتی وجود ندارد؛ این دوستی و همدلی بین کودکان را خود بچه ها یاد گرفتند و این دوستی بین آنها وجود دارد دانش آموزان کوچکتر از بزرگترها یاد میگیرند که این دوستیها را حفظ کنند. تنها موضوعی که ما معلمان و مربیان آن را در نظر میگیریم این است که کودکان اتباع مهاجر هستند؛ نحوه آموزش به کودکان مهاجر بدین صورت است که دورههای آموزشی فشرده و خلاصه است. مشخص نیست که این کودکان تا چه زمانی در کنار ما در مدرسه هستند. ما در هنگام ثبت نام به کودک و بستگانش میگوییم که یک سال لازم است که کودک به مدرسه بیاید؛ اما با توجه به شرایط این مهاجرین ممکن است کودک از ایران برود برای همین ما به گونهای طرح درسها را برنامهریزی کردیم و به معلمها ارائه دادیم که این طرح درسها خلاصهای از پایههای مورد نیاز کودکان باشد. در طرح آموزشی توسعهای، دو طرح الف و ب طراحی شده، در طرح الف دو پایه اول و دوم ابتدایی و در طرح ب سه پایه سوم چهارم و پنجم ابتدایی گنجانده شده است.
طوری برنامهریزی شده است که کودک به صورت خلاصه مطالب اصلی را فرا بگیرد و ضمناً به مسائل فرهنگی هم ورود نکردیم؛ تلاش کردیم تا مسائل فرهنگی تداخلی در مسائل آموزشی ایجاد نکند.
بهترین و بدترین خاطره شما از ده سال معلمی کودکان کار چه بوده است؟
بهترین خاطره برای من توانایی خواندن و نوشتن نوجوانی است که پس از ۱۴ سال بیسوادی توانست بخواند و متنی را با گریه برایم بخواند که عنوان اش این بود: من دیگر باسواد شدم.
بدترین خاطره ما معلمان کودکان کار هم ترک تحصیل اجباری کودکان است که بسیاری از آنها مجبور میشوند درس خواندنشان را ترک کنند. گاهی به خاطر تغییر محل کارشان ناچار می شوند تحصیل را رها کنند. علی رغم اینکه ما با سرکارگر یا کارفرما یا صاحب کارگاهشان صحبت میکنیم که کودک را جا به جا نکند اما باز هم گاهی اصرار ما بی فایده است و کودک برای کار اجباری به منطقه دیگری می رود و دیگر نمیتواند برای ادامه تحصیل به این مدرسه بیاد؛ البته امیدواریم این تغییر محل کار به ترک تحصیل دائمی کودک منجر نشود.گاهی هم مهاجرت موجب می شود کودک مجبور شود درس را رها کند.
کد خبر 6092574 علی قدمی